sutern rings

sutern rings

در جستجوی دانش
sutern rings

sutern rings

در جستجوی دانش

کلاه گذاشتن

 کلاه گذاشتن

 

عبارت مثلی بالا در مورد افراد فریب خورده به کار می‌رود . کسی که به علت عدم توجه یا سادگی مرتکب اشتباه و متحمل زیان و ضرر شود در اصطلاح عامه گفته می‌شود : کلاه سرش رفت و یا به عبارت دیگر کلاه سرش گذاشتند .

چون میزان فریب خوردگی زیاد باشد صفت گشاد را هم اضافه کرده می‌گویند : کلاه گشادی سرش رفت .

در ادوار قدیمیه یکی از انوع مجازاتها این بوده است که به مقصر لباس ناموزون می‌پوشانیدند و کلاه دودی مضحکی بر سرش می‌گذاشتند آن گاه وی را پیاده یا سواره و گاهی به طور وارونه بر مرکوب دوره می‌گردانیدند تا مردم از آن وضع مضحک و توهین آمیز عبرت گیرند ودست به اعمال ناشایست نزنند .

یک وقتی مقصود این بود که مقصر را فقط تحقیر و تخفیف کنند تا به مقام و منزلتش غره نشود . در این صورت لباس وارونه و کلاه ناموزون برای تنبیه و مجازاتش کفایت می‌کرد اما چنانچه گناه مقصر به میزانی بود که لازم می‌آمد عبرت الناظرین شود در چنین مورد قبل از آنکه مجازات نهایی را اعمال کنند لباس عجیب و غریب بر تنش می‌پوشانیدند و کلاه گشادی که از آن زنگوله و دم روباه بسیاری آویخته بودند محتسبان بر سرش می‌گذاشتند تا در میان جمعیت که در حین دوره گردانی مقصر ازدحام می‌کردند کاملاً شناخته شده مورد ملامت و سخریه واقع شود .

چون افرا فریب خورده در نزد دوستان و همکاران به علت سادگی و ساده لوحی زود شناخته می‌شوند لذا ضرب المثل بالا را در مورد آنان به کار می‌برند .وقتی میزان فریب خودگی زیاد باشد صفت گشاد راهم به کلاه داده و می‌گویند : در این معامله کلاه گشادی سرش رفته است .
حمزه میرزا حشمت الدوله در آغاز ۱۲۷۵ والی خراسان و سیستان شد . در آن وقت میرزا محمد قوام الدوله پدر معتمدالسلطنه و جد وثوق الدوله و قوام السلطنه وزیر خراسان بود . او و حشمت الدوله برای راندن ترکمنها از سرخس و مرو مامور شدند .
سرانجام در ۱۲۷۶ سرخس ومرو را گرفتند ولی در اثر مسامحه و اختلاف نظر قوام الدوله با حشمت الدوله شکست سخت بر قوای دولت وارد شد و بسیاری از سپاهیان ایران کشته شدند و بسیاری ازمردم مرزنشین به اسارت رفتند و پس از آن دیگر دولت ایران بر مرو تسلطی نیافت تا در سال ۱۳۰۱ قمری ( ۱۸۸۴ میلادی ) علیخان اف افسر روسی مرو را از طرف امپراطوری تزاری متصرف وبرای همیشه ضمیمه خاک روسیه شد .

از این نامه پیداست که حشمت الدوله و قوام الدوله به تعلیمات شاه توجه نکرده و در اثر راحت طلبی و مسامحه سرانجام کارشان به شکست منتهی شده است . گفتنی است که حشمت الدوله چند سال مغضوب و بیکار بود و قوام الدوله هم گذشته از بیکاری و مغضوب بودن وقتی وارد تهران شد به دستور شاه کلاه کاغذی بر سر اوگذاشته بر الاغ سوارش کردند و در حالی که در محاصره چند سرباز بود وی را گرد شهر گردانیدند و مسئول شکست قشون ایران را در مرو به این صورت به مردم معرفی کردند.


نظرات 4 + ارسال نظر
پدرام آل داود شنبه 31 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 05:14 ب.ظ

سلام آقای آل داود انشالله که خوب هستید می خواستم بگم که از طرف گروه غلط گیر آراکس پیام میدم در خط بیستم یک "اف" زیادی است


خداحافظ

پدرام عزیز
سلام و ممنون از توجه شما
رییس رادین هم به همتون سلام می رسونه

سید خسام حجت چهارشنبه 25 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 07:59 ب.ظ

دلمون براتون تنگ شده ازتون خبری نیست.
یا ایمیلی یا جوابی بدین
حجت

جچت عزیز
سلام و ممنون از پیامت
دل به دل راه داره

متین عزت آبادی جمعه 3 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 02:11 ب.ظ http://hafez2013.mihanblog.com/

سلام آقای آل داود خسته نباشید امیدوارم حداقل توی تابستان
راحت باشید چون که در زمان مدارس اونقدر برای ما زحمت می کشید که و قت استراحت ندارید.
اسم وبلاگم رو بالا نوشتم؛ هیچ وبلاگی از وبلاگ شما بهتر نمیشه
ولی ازتون می خوام به وبلاگم بروین و نظرات و انتقادات خودتون رو
بیان کنید.
http://hafez2013.mihanblog.com/

رادین اروجی جمعه 3 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 07:38 ب.ظ

سلام آقای آل داود. پریشب خواب دیدم که معلم کلاسم کلاسمو برده بود که بریم که آدم های معروف را ببینیم .انیشتین هم زنده اونجا واستاده بود . حدس بزنین کی کنار انیشتین واستاده بود؟
شما!

سلام رادین عزیز
دلم برات خیلی تنگ شده بود
از پیامت هم خیلی خوشحال شدم
به امید دیدار
اگه تونستی چند تا عکس از خودت و مدرسه و کار های متفاوتی که در مدارس ان جا انجام می دهند برایم ایمیل کن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد